با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

سیم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • رشته‌ای رسانا با کاربردهای مختلف
  • فونتیک فارسی

    sim
  • اسم
    wire, string, line, filament
    • - سیم خاردار

    • - barbed wire
    • - دو سیم به‌ هم وصل بودند.

    • - The two wires were connected.
    • - یک تکه سیم مسی

    • - a piece of copper wire
    • - سیم قطع شده بود.

    • - The wire was cut off.
    • - این سیم خیلی باریک است.

    • - This wire is too thin.
  • نقره
  • فونتیک فارسی

    sim
  • اسم
    ادبی silver, silver coin
    • - او زر و سیم و کالاهای فراوان گردآوری کرد.

    • - He gathered gold and silver and plenteous goods.
    • - جعبه‌ی جواهرات او پر از گردنبندهایی از جنس سیم و زر بود.

    • - Her jewelry box was full of silver and gold necklaces.
  • تار ابزار موسیقی
  • فونتیک فارسی

    sim
  • اسم
    موسیقی string
    • - آیا ویولن چهار سیم دارد؟

    • - Does a violin have four strings?
    • - به ویولن سیم انداختن

    • - to string a violin
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد سیم

ارجاع به لغت سیم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سیم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سیم

لغات نزدیک سیم

پیشنهاد بهبود معانی