فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

شادمان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خوشحال، شاد

فونتیک فارسی

shaadmaan
صفت

glad, joyful, happy, jovial, delighted, cheerful, overjoyed, mirthful, merry, gleeful, triumphant, buoyant

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

بابت دعوت شدن به این میهمانی بسیار شادمانم.

I'm delighted to have been invited to your party.

خنده‌ی شادمان کودک اتاق را پر کرد.

The child's mirthful laughter filled the room.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شادمان

  1. مترادف:
    بشاش خرم خندان خوشحال خوشرو شاد فرحناک مسرور
    متضاد:
    ناشادمان مغموم

ارجاع به لغت شادمان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شادمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شادمان

لغات نزدیک شادمان

پیشنهاد بهبود معانی