glad, happy, joyful, delighted, cheerful, pleased, blithe, gay, jovial, merry, jolly, gleeful, ecstatic, beatific, blissful
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جدا از دیدنت خوشحال شدم.
I was indeed glad to see you.
در ظاهر خوشحال
outwardly happy
از دیدن نامهی او خوشحال شدم.
I was happy to see his letter.
کلمهی «خوشحال» در زبان انگلیسی به "happy" یا "joyful" ترجمه میشود و به حالت یا احساسی گفته میشود که فرد از رضایت، آرامش، یا لذت درونی برخوردار است. خوشحال بودن یکی از احساسات مثبت اصلی انسان است که بهصورت موقت یا پایدار در زندگی تجربه میشود و تأثیر مهمی بر سلامت روان و کیفیت زندگی دارد.
خوشحالی میتواند از دلایل مختلفی ناشی شود؛ مثل رسیدن به اهداف، روابط خوب با دیگران، موفقیت در کار، یا تجربه لحظات دلپذیر و مثبت. این احساس معمولاً با حالات بدنی مثل لبخند زدن، آرامش در چهره و زبان بدن، و افزایش انرژی همراه است. همچنین، خوشحالی میتواند انگیزهبخش باشد و افراد را به فعالیتهای سازنده و مثبت ترغیب کند.
از نظر روانشناسی، خوشحالی بخشی از سلامت روانی به شمار میآید و ارتباط مستقیمی با کاهش استرس، اضطراب و افسردگی دارد. پژوهشها نشان دادهاند که افرادی که سطح خوشحالی بیشتری دارند، سیستم ایمنی قویتری دارند و کیفیت خواب بهتری را تجربه میکنند.
خوشحال بودن همچنین میتواند تحت تأثیر عوامل محیطی، فرهنگی و اجتماعی باشد. مثلاً حمایت خانواده و دوستان، شرایط اقتصادی، و احساس امنیت در جامعه از جمله عواملی هستند که بر میزان خوشحالی افراد تأثیرگذارند. خوشحالی نه تنها یک احساس درونی، بلکه نتیجه تعامل پیچیدهای از عوامل مختلف است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خوشحال» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خوشحال