فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

شرکت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

کمپانی، نهادی قانونی با فعالیت‌های بازرگانی

فونتیک فارسی

sherkat
اسم

company, firm, participation, joint interest, taking part in, proprietary, corporation, consortium, concern, partnership, sharing, participating, joining

شرکت ما دیگر حاضر نیست سرمایه‌ی خود را به مخاطره بیندازد.

Our company is not willing to take another gamble.

شرکت اجاره‌دهنده کامپیوتر

computer leasing company

نمونه‌جمله‌های بیشتر

یکی از کارمندان شرکت ما

one of the employees of our company

سود شرکت به‌طور سالیانه پخش می‌شود

the company's profits are distributed annually

این شرکت یکی از بهترین مشتری‌های ماست.

This company is one of our best accounts.

همراهی، همدستی

فونتیک فارسی

sherkat
اسم

participation, sharing, participating, taking part in

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

از شرکت شما ممنونیم.

Thank you for your participation.

شرکت فعال همه‌ی اعضا

active participation of all members

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شرکت

  1. مترادف:
    کارتل کمپانی کنسرسیوم
  1. مترادف:
    انبازی شراکت

ارجاع به لغت شرکت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شرکت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شرکت

لغات نزدیک شرکت

پیشنهاد بهبود معانی