آخرین به‌روزرسانی:

شهریار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(ادبی) پادشاه

فونتیک فارسی

shahriyaar
اسم

sovereign, monarch, king

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

شاه جورج شهریار انگلستان بود.

King George was the sovereign of England.

ملکه قدرت شهریاری دارد.

The Queen has sovereign power.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شهریار

  1. مترادف:
    پادشاه خدیو خسرو سلطان شاهنشاه شاه ملک
    متضاد:
    رعیت

ارجاع به لغت شهریار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شهریار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شهریار

لغات نزدیک شهریار

پیشنهاد بهبود معانی