criterion, norm, standard, yardstick, model, regulation, measure, principle, rule, order, retentive, law
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ما باید ضوابط را مراعات کنیم.
We must observe the rules.
بر مبنای چه ضابطهای؟
On the basis of what criterion?
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ضابطه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ضابطه