beat, bump, belt, concuss, poke, hit, strike, swing, tap, inflict, infliction, deliver
beat
bump
belt
concuss
poke
hit
strike
swing
tap
inflict
infliction
deliver
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عامیانه land
land
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ضربه زدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ضربه زدن