آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

طرح کردن به انگلیسی

معنی‌ها

to draw or sketch, to plan or project, to propose, to set forth, to propound

to draw or sketch

to plan or project

to propose

to set forth

to propound

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

مجازی engineer

engineer

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طرح کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
بیان کردن به میان‌کشیدن
مترادف:
دورانداختن برانداختن

ارجاع به لغت طرح کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طرح کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طرح کردن

لغات نزدیک طرح کردن

پیشنهاد بهبود معانی