ظاهربین به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • کسی که فقط به ظاهر توجه می‌کند
  • فونتیک فارسی

    zaaherbin
  • صفت
    superficial (observer), fond of appearances, shallow
    • - رستوران تجملی بین افراد ظاهربین معروف بود.

    • - The fancy restaurant was popular among those who were fond of appearances.
    • - علیرغم اینکه ظاهربین بود، فردی مهربان و دلسوز نیز بود.

    • - Despite being fond of appearances, she was also a kind and caring person.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت ظاهربین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ظاهربین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ظاهربین

لغات نزدیک ظاهربین

پیشنهاد بهبود معانی