virgin, maiden
تا سی سالگی عذرا بود
She remained a virgin till she was over thirty
مریم عذرا
the Virgin Mary
feminine proper noun, Azra
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عذرا حالا دوست خوب من است
Azra is now my good friend
عذرا دیوانه بود
Azra was crazy
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «عذرا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عذرا