فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

فاحشه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جنده، روسپی

فونتیک فارسی

faaheshe
اسم
prostitute, whore, harlot, courtesan, strumpet, bawd, call girl, hooker, moll, streetwalker, tart

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- باورم نمی‌شود هنوز با آن فاحشه هستی.

- I cannot believe you are still with that whore.

- او اصلا شبیه فاحشه‌ها نبود.

- She didn't look like a prostitute.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فاحشه

  1. مترادف:
    بی‌عصمت جلب جنده خودفروش خانم دستوری روسپی زن‌بدکار غر قحبه لکاته معروفه نامستور هرجایی
    متضاد:
    نجیب

ارجاع به لغت فاحشه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فاحشه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فاحشه

لغات نزدیک فاحشه

پیشنهاد بهبود معانی