آخرین به‌روزرسانی:

فهرست به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / fehrest /

list, appendix, table, gloss, glossary, register, bill, contents, docket, enumeration, index, roster, roll, roll call, schedule, inventory, listing

لیست، سیاهه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

در دوران حکومت او نام بسیاری از مخالفین در فهرست سیاه وارد شد.

During his rule many dissidents were blacklisted.

او امروز افتخار دیگری بر فهرست افتخارات خود افزود.

Today, he added one more laurel to the list of his achievements.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فهرست

  1. مترادف:
    سیاهه صورت لیست

ارجاع به لغت فهرست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فهرست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فهرست

لغات نزدیک فهرست

پیشنهاد بهبود معانی