با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

قالب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    ghaaleb
  • mould, model, form, matrix, centering, shuttering, last, tree, caketablet, body
  • ریخته گری
  • mold
  • bar
  • مکانیک die
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد قالب

ارجاع به لغت قالب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قالب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قالب

لغات نزدیک قالب

پیشنهاد بهبود معانی