همچنین در حالت جمع میتوان از ابدان و بدنها استفاده کرد.
body, corpus, physique, build, figure, bulk, person, flesh, somato-, -soma
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ایمان روح را از زندان بدن آزاد میکند.
Faith liberates the soul from the body's prison.
عقل سالم در بدن سالم است!
A sound mind dwells in a healthy body!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بدن