padlock, lock, catch, bolt, fastening
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
صدای تلق کلید در قفل
the click of the key in the lock
کلید را در قفل قرار داد.
She entered the key in the lock.
کلید این قفل را ندارم.
I don't have the key to this lock.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قفل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قفل