فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

قوی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • قدرتمند، پرزور، نیرومند
  • فونتیک فارسی

    ghavi
  • صفت
    strong, powerful, firm, mighty, rugged, forceful, overpowering, tough, stout, muscular, heady, sound, virile, prevailing, sturdy, robust, potent, powerhouse, vigorous, hard, burly, athletic, brawny, beefy, gusty, formidable, retentive, full-blooded, hale and hearty, intense
    • - در ایران پیوندهای خانوادگی بسیار قوی است.

    • - Family bonds are very strong in Iran.
    • - مشروب قوی

    • - a potent drink
    • - ایمان قوی

    • - robust faith
  • بو
  • strong, rich
  • strong, rich
  • generous
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت قوی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قوی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قوی

پیشنهاد بهبود معانی