laboratory
laboratory
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دانشمندان ساعات زیادی را در لابراتوار مشغول آنالیز کردن نمونههای گردآوریشده بودند.
The scientists spent hours in the laboratory analyzing the samples they collected.
لابراتوار شیمی آخر هفته به دلیل تعمیرات بسته بود.
The chemistry laboratory was closed for maintenance over the weekend.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «لابراتوار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لابراتوار