حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
محبت به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
اسم
فونتیک فارسی / mohabbat /
kindness, kindliness, love, affection, affability, devotion, endearment, charity, attachment, attention, boon, caring, cordiality, grace, goodness, decency, favor, fellowship, fondness, friendliness, favour, geniality, tenderness
kindness
kindliness
love
affection
affability
devotion
endearment
charity
attachment
attention
boon
caring
cordiality
grace
goodness
decency
favor
fellowship
fondness
friendliness
favour
geniality
tenderness
دوستی، شفقت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عشق و محبت فامیل وجودش را فرا گرفته بود.
She was bathed in the love and affection of the family.
محبت محبت میآورد و دشمنی دشمنی.
Kindness breeds kindness; enmity (breeds) enmity.
مترادف و متضاد محبت
ارجاع به لغت محبت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «محبت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محبت
لغات نزدیک محبت
- - محاوره کردن
- - محب
- - محبت
- - محبتآمیز
- - محبت پدرانه
