آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۴

    مرده به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم صفت
    فونتیک فارسی / morde /

    decedent, deceased, expired, perished, mort, defunct, dead, fallen, lifeless, stillborn, gone, departed, gangrened

    decedent

    deceased

    expired

    perished

    mort

    defunct

    dead

    fallen

    lifeless

    stillborn

    gone

    departed

    gangrened

    جسد، بی‌جان

    گمان می‌کردیم مرده است.

    We believed him dead.

    اگر برای خاطر تو نبود، من تا حالا مرده بودم.

    But for you, I would be dead by now.

    صفت
    فونتیک فارسی / morde /

    extinguished, toneless, extinct, silent, dead, etiolated

    extinguished

    toneless

    extinct

    silent

    dead

    etiolated

    خاموش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    آتش مرده

    extinguished fire

    تمدن‌های مرده

    extinct civilizations

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مرده

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    صفت
    متضاد:
    خشک خشکیده
    مترادف:
    بی‌جان درگذشته متوفا مرحوم میت
    متضاد:
    حی زنده

    سوال‌های رایج مرده

    مرده به انگلیسی چی می‌شه؟

    مرده به انگلیسی Dead ترجمه می‌شود.

    مرده به معنای افرادی است که زندگی‌شان به پایان رسیده و دیگر علائم حیاتی مانند تنفس، ضربان قلب یا فعالیت مغزی در آن‌ها مشاهده نمی‌شود. این مفهوم در تمام فرهنگ‌ها و ادیان اهمیت ویژه‌ای دارد و معمولا پایان یک چرخه زندگی را نشان می‌دهد. فهمیدن اینکه یک موجود زنده مرده است، از طریق نشانه‌های فیزیکی و پزشکی انجام می‌شود و در علوم پزشکی به‌طور دقیق تعریف شده است.

    از منظر فلسفی و فرهنگی، مرگ یکی از بزرگ‌ترین و اسرارآمیزترین موضوعات زندگی است که باعث شده انسان‌ها به سوالات عمیقی درباره معنا و هدف زندگی و پس از آن فکر کنند. مرگ در بسیاری از فرهنگ‌ها با مراسم و آیین‌های خاص همراه است که برای بزرگداشت فرد مرده، تسلی بازماندگان و بیان باورهای مربوط به جهان پس از زندگی اجرا می‌شوند. این آیین‌ها می‌توانند شامل خاکسپاری، سوزاندن یا سایر روش‌های خاص باشند.

    مرگ همچنین نمادی از پایان و تغییر است که در ادبیات، هنر و دین به‌کرّات به آن پرداخته شده است. بسیاری از نویسندگان و هنرمندان از مرگ برای بیان مفاهیم عمیق انسانی مانند فقدان، اندوه، امید به زندگی دوباره یا بازگشت به طبیعت استفاده می‌کنند. در بعضی دیدگاه‌ها، مرگ آغاز مرحله‌ای جدید و ورود به دنیایی دیگر است که به آن پس از زندگی گفته می‌شود.

    از نظر روانشناسی، مواجهه با مرگ و فرآیند سوگواری برای از دست دادن یک عزیز، تجربه‌ای بسیار سخت و پیچیده است که می‌تواند روی سلامت روان فرد تاثیر عمیقی داشته باشد. انسان‌ها به طرق مختلف با این مسئله کنار می‌آیند؛ برخی از طریق حمایت خانواده و دوستان، برخی از طریق دین و معنویت و برخی از طریق درمان‌های روانشناختی. درک این فرآیندها به بهبود کیفیت زندگی بازماندگان کمک می‌کند.

    مرگ پدیده‌ای غیرقابل اجتناب و طبیعی در چرخه زندگی است که هر موجود زنده‌ای را در بر می‌گیرد. شناخت و پذیرش این حقیقت به ما کمک می‌کند که قدر زندگی را بیشتر بدانیم، با ترس‌هایمان روبرو شویم و به ارزش زمان حال پی ببریم. مرده بودن، اگرچه نشان پایان است، اما در دل خود مفاهیم عمیق‌تری از زندگی و هستی را به همراه دارد.

    ارجاع به لغت مرده

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مرده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مرده

    لغات نزدیک مرده

    • - مردود کردن
    • - مردودشماری
    • - مرده
    • - مرده از نظر رنگ
    • - مرده باد
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.