expediency, prudence, advisability, best thing to do, best course of action
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مصلحت و قانونی بودن این موضوع را زیر سؤال بردم.
I questioned the advisability and legality of this.
مصلحت استقرار دائمی نیروهای آمریکایی در لهستان
advisability of permanently stationing U.S. forces in Poland
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مصلحت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مصلحت