to be met, to be payed a visit to, to be visited
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خانهی دوران کودکی او اغلب توسط دوستان قدیمی ملاقات میشود.
Her childhood home is often be visited by old friends.
آنها امیدوارند که توسط دوستانشان در فرودگاه ملاقات شوند.
They hope to be met by their friends at the airport.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ملاقات شدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ملاقات شدن