dowry, a marriage portion
مهر و چیزهای دیگری برای او کنار گذاشتم
I set aside a good dowry and other things for her
پول مهر او در مغازهی مادرش سرمایهگذاری شد.
The money from her dowry was invested in her mother's store.
affection, love, caring, liking, charity, endearment, tenderness, fondness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مهر مادری
motherly love
هیچ مهری به همسرش ابراز نکرد
He didn't show his wife any affection
sun, Mithra
ماه و مهر
moon and sun
اگر ابری نبود از مهر لذت نمیبردیم
If there were no clouds, we should not enjoy the sun
the seventh month of the Persian calendar, Mehr
من در مهر به دنیا آمدم
I was born in Mehr
مهر 30 روز دارد
Mehr has 30 days
seal, stamp, punch, signet, earmark, die, emblem
نامهی دارای امضا و مهر
a signed and stamped letter
مهر سکوت بر لب نهاده، خاموش
tight-lipped
مهر و موم مرسوله باز شده بود.
The seals of the packet had been broken.
هنگامی که قباله امضا و مهر شود، خانه بهطورقانونی متعلق به شما خواهد بود.
When the deed is signed and sealed, the house will be legally yours.
a piece of clay on which praying Moslems place their foreheads
کلمهی «مهر» در زبان انگلیسی به seal (در معنای مُهر و نشانه)، affection یا love (در معنای محبت)، و Mehr (نام ماه هفتم تقویم ایرانی) ترجمه میشود. این کلمه بسته به زمینهی استفاده، بار معنایی متفاوتی دارد، اما همگی ریشه در فرهنگ عمیق و چندلایهی ایرانی دارند.
در معنای مادی، «مُهر» شیئی است که برای زدن نشان یا علامتی رسمی روی اسناد و نامهها به کار میرود. این مُهر میتواند نمادی از اعتبار، مالکیت، یا تایید باشد. در گذشتههای دور، شاهان، روحانیون، و بازرگانان مهرهای مخصوص خود را داشتند و هر مُهر، مانند امضا، نشان هویت فردی یا نهادی بود. هنوز هم در بسیاری از کشورهای دنیا، مُهر بخش مهمی از فرآیندهای اداری و حقوقی بهشمار میآید.
در معنای احساسی، «مهر» واژهای لطیف و عمیق است که به محبت، عشق، و عطوفت اشاره دارد. مهر را میتوان یکی از بنیادیترین نیازهای روانی انسان دانست؛ نیازی که اگر تأمین شود، حس امنیت و ارزشمندی را در فرد تقویت میکند. مهر مادر به فرزند، مهر به میهن، یا مهر به معشوق، همگی صورتهایی از این احساس عمیق هستند. در ادبیات فارسی، واژهی مهر به کرات در کنار کلماتی چون «وفا»، «دوستی» و «دل» آمده و در اشعار شاعران بزرگی مانند حافظ، سعدی، و مولانا جایگاه ویژهای دارد.
در تقویم ایرانی، «مهر» نام هفتمین ماه سال است که از ۲۳ سپتامبر آغاز میشود و با آغاز پاییز مصادف است. این ماه نماد تعادل، دانایی، و خورشید است. در اسطورههای ایرانی، ایزد مهر (یا میترا) خدای روشنایی، راستی و پیمان است. مهرگان، یکی از جشنهای باستانی ایرانی، در این ماه برگزار میشود و ریشهای دیرینه در ستایش نور، دوستی، و پیروزی نیکی بر بدی دارد.
مهر، چه در قالب یک ابزار اداری، چه در مفهوم یک احساس انسانی، و چه به عنوان نمادی از فرهنگ و تقویم ایرانی، واژهای است که لایههای گوناگون معنا را در خود جای داده. همین غنای مفهومی، آن را به یکی از زیباترین و پرکاربردترین واژههای زبان فارسی بدل کرده است؛ واژهای که هم عقل را مخاطب قرار میدهد و هم دل را.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مهر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مهر