آخرین به‌روزرسانی:

مهر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صداق، مهریه، مالی که هنگام ازدواج مرد موظف به پرداخت آن می‌شود (معجل یا موجل)

فونتیک فارسی

mahr
اسم

dowry, a marriage portion

مهر و چیزهای دیگری برای او کنار گذاشتم

I set aside a good dowry and other things for her

پول مهر او در مغازه‌ی مادرش سرمایه‌گذاری شد.

The money from her dowry was invested in her mother's store.

عاطفه، عشق، عطوفت، مهربانی

فونتیک فارسی

mehr
اسم

affection, love, caring, liking, charity, endearment, tenderness, fondness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

مهر مادری

motherly love

هیچ مهری به همسرش ابراز نکرد

He didn't show his wife any affection

خورشید، آفتاب، خور

فونتیک فارسی

mehr
اسم

sun, Mithra

ماه و مهر

moon and sun

اگر ابری نبود از مهر لذت نمی‌بردیم

If there were no clouds, we should not enjoy the sun

ماه هفتم سال ایرانی

فونتیک فارسی

mehr
اسم

the seventh month of the Persian calendar, Mehr

من در مهر به دنیا آمدم

I was born in Mehr

مهر 30 روز دارد

Mehr has 30 days

وسیله‌ای که از آن برای علامتگذاری اوراق استفاده می‌شود

فونتیک فارسی

mohr
اسم

seal, stamp, punch, signet, earmark, die, emblem

نامه‌ی دارای امضا و مهر

a signed and stamped letter

مهر سکوت بر لب نهاده، خاموش

tight-lipped

نمونه‌جمله‌های بیشتر

مهر و موم مرسوله باز شده بود.

The seals of the packet had been broken.

هنگامی که قباله امضا و مهر شود، خانه به‌طورقانونی متعلق به شما خواهد بود.

When the deed is signed and sealed, the house will be legally yours.

مهر نماز

فونتیک فارسی

mohr
اسم

a piece of clay on which praying Moslems place their foreheads

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مهر

  1. مترادف:
    تعشق عاطفه عشق عطوفت لطف محبت مودت مهربانی
    متضاد:
    جور قهر کین
  1. مترادف:
    توقیع
  1. مترادف:
    خاتم
  1. مترادف:
    داغ
  1. مترادف:
    پرده بکارت
  1. مترادف:
    قالب
  1. مترادف:
    کیسه زر مهمور
  1. مترادف:
    ضبط
  1. مترادف:
    صداق طابع طباع کابین کاوین مهریه

سوال‌های رایج مهر

مهر به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «مهر» در زبان انگلیسی به seal (در معنای مُهر و نشانه)، affection یا love (در معنای محبت)، و Mehr (نام ماه هفتم تقویم ایرانی) ترجمه می‌شود. این کلمه بسته به زمینه‌ی استفاده، بار معنایی متفاوتی دارد، اما همگی ریشه در فرهنگ عمیق و چندلایه‌ی ایرانی دارند.

در معنای مادی، «مُهر» شیئی است که برای زدن نشان یا علامتی رسمی روی اسناد و نامه‌ها به کار می‌رود. این مُهر می‌تواند نمادی از اعتبار، مالکیت، یا تایید باشد. در گذشته‌های دور، شاهان، روحانیون، و بازرگانان مهرهای مخصوص خود را داشتند و هر مُهر، مانند امضا، نشان هویت فردی یا نهادی بود. هنوز هم در بسیاری از کشورهای دنیا، مُهر بخش مهمی از فرآیندهای اداری و حقوقی به‌شمار می‌آید.

در معنای احساسی، «مهر» واژه‌ای لطیف و عمیق است که به محبت، عشق، و عطوفت اشاره دارد. مهر را می‌توان یکی از بنیادی‌ترین نیازهای روانی انسان دانست؛ نیازی که اگر تأمین شود، حس امنیت و ارزشمندی را در فرد تقویت می‌کند. مهر مادر به فرزند، مهر به میهن، یا مهر به معشوق، همگی صورت‌هایی از این احساس عمیق هستند. در ادبیات فارسی، واژه‌ی مهر به کرات در کنار کلماتی چون «وفا»، «دوستی» و «دل» آمده و در اشعار شاعران بزرگی مانند حافظ، سعدی، و مولانا جایگاه ویژه‌ای دارد.

در تقویم ایرانی، «مهر» نام هفتمین ماه سال است که از ۲۳ سپتامبر آغاز می‌شود و با آغاز پاییز مصادف است. این ماه نماد تعادل، دانایی، و خورشید است. در اسطوره‌های ایرانی، ایزد مهر (یا میترا) خدای روشنایی، راستی و پیمان است. مهرگان، یکی از جشن‌های باستانی ایرانی، در این ماه برگزار می‌شود و ریشه‌ای دیرینه در ستایش نور، دوستی، و پیروزی نیکی بر بدی دارد.

مهر، چه در قالب یک ابزار اداری، چه در مفهوم یک احساس انسانی، و چه به عنوان نمادی از فرهنگ و تقویم ایرانی، واژه‌ای است که لایه‌های گوناگون معنا را در خود جای داده. همین غنای مفهومی، آن را به یکی از زیباترین و پرکاربردترین واژه‌های زبان فارسی بدل کرده است؛ واژه‌ای که هم عقل را مخاطب قرار می‌دهد و هم دل را.

ارجاع به لغت مهر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مهر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مهر

لغات نزدیک مهر

پیشنهاد بهبود معانی