تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- مهر و چیزهای دیگری برای او کنار گذاشتم
- پول مهر او در مغازهی مادرش سرمایهگذاری شد.
- مهر مادری
- هیچ مهری به همسرش ابراز نکرد
- ماه و مهر
- اگر ابری نبود از مهر لذت نمیبردیم
- من در مهر به دنیا آمدم
- مهر 30 روز دارد
- نامهی دارای امضا و مهر
- مهر سکوت بر لب نهاده، خاموش
- مهر و موم مرسوله باز شده بود.
- هنگامی که قباله امضا و مهر شود، خانه بهطورقانونی متعلق به شما خواهد بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مهر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مهر