middle-aged
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مرد میانسال
a middle-aged man
زوج میانسال
the middle-aged couple
کلمهی «میانسال» در زبان انگلیسی به middle-aged ترجمه میشود.
این واژه به دورهای از زندگی انسان اشاره دارد که بین جوانی و سالمندی قرار میگیرد و معمولاً بازهای میان ۴۰ تا ۶۵ سالگی را دربرمیگیرد. البته مرزهای سنی دقیق میانسالی میتواند بسته به فرهنگ، سلامت جسمی و ذهنی افراد، و شرایط اجتماعی تا حدی متفاوت باشد.
میانسالی یکی از مهمترین و پُرچالشترین دورههای زندگی انسان است. در این سن، فرد معمولاً در اوج پختگی ذهنی و حرفهای قرار دارد، تجربیات زیادی اندوخته، ولی همزمان با نشانههایی از کاهش انرژی، تغییرات فیزیکی و گاه بحرانهای روانی مواجه میشود. برای بسیاری، این دوره با اصطلاحاتی مانند «بحران میانسالی» (midlife crisis) همراه است؛ زمانی که فرد به بازنگری در زندگی، هدفها و ارزشهایش میپردازد و ممکن است دچار نوعی نارضایتی یا تردید در مورد گذشته و آینده شود.
از طرفی، میانسالی میتواند دوران شکوفایی باشد. در این سن، افراد اغلب به ثبات نسبی در زندگی خانوادگی و شغلی رسیدهاند، قدرت تصمیمگیریشان بالاتر رفته، و دیدگاهشان نسبت به زندگی عمیقتر و واقعبینانهتر شده است. بسیاری از افراد در این دوره شروع به بازتعریف هویت خود میکنند، به دنبال معنا و رضایت شخصی میگردند، یا وارد مسیرهای جدیدی مثل یادگیری مهارتهای تازه، کار داوطلبانه یا حتی تغییر شغل میشوند.
از نظر فیزیکی، میانسالی دورهای است که بدن شروع به تغییراتی مثل کاهش تودهی عضلانی، کندی سوختوساز و تغییرات هورمونی میکند. توجه به تغذیه، ورزش منظم، معاینات پزشکی دورهای و سلامت روان در این دوره اهمیت دوچندان پیدا میکند.
از نظر اجتماعی، افراد میانسال اغلب نقشهای چندگانهای دارند: والدین فرزندان نوجوان یا جوان، مراقبان والدین سالمند، و نیروهای کلیدی در محل کار یا جامعه. این فشار چندجانبه گاهی باعث خستگی یا فرسودگی میشود، اما در عین حال میتواند احساس مسئولیت، مفید بودن و عزت نفس را هم تقویت کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «میانسال» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/میانسال