فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

نام به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم

فونتیک فارسی

naam
اسم
name, monicker, moniker, nomen, title, label, appellation, designation, sobriquet

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- نام اسب رستم رخش بود.

- The name of Rustam's horse was Rakhsh.

- این (خواسته‌ها) را به نام عیسی مسیح می‌طلبیم؛ آمین.

- We ask these in the name of Jesus Christ, amen.
شهرت، آوازه

فونتیک فارسی

naam
اسم
fame, (good) name, repute, reputation, reputability, merit, credit

- نام او با این رسوایی لکه‌دار شد.

- His good name was tarnished by the scandal.

- نام می‌تواند درهای زیادی را در تجارت باز کند.

- A credit can open many doors in business.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نام

  1. مترادف:
    آوازه اعتبار شهرت
    متضاد:
    ننگ
  1. مترادف:
    اسم عنوان کنیه لقب
  1. مترادف:
    کلمه

ارجاع به لغت نام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نام

لغات نزدیک نام

پیشنهاد بهبود معانی