to be a busybody, to act as a meddler, to meddle
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کاش او نخود هر آشی نشود و فقط به کار خودش برسد.
I wish she would stop being a busybody and just mind her own business.
بهتر است در اختلافات خانوادگی نخود هر آشی نشوید.
It's best to avoid meddling in family disputes.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نخود هر آش شدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نخود هر آش شدن