امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

هم‌صدا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: همصدا

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

هم‌آوا

فونتیک فارسی

hamsedaa
اسم صفت
homophone, homophonic, homophonous, homonym

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- در شعر، کلمات هم‌صدا می‌توانند الگوهای صوتی جالبی ایجاد کنند و ریتم را تقویت کنند.

- In poetry, homophonous words can create interesting sound patterns and enhance the rhythm.

- دانش‌آموز برای شناسایی هم‌صدا درون متن تلاش کرد.

- The student struggled to identify the homophonic within the text.
یک‌زبان

فونتیک فارسی

hamsedaa
اسم صفت
unanimous, of the same voice or opinion, of one accord

- کمیته تصمیمی هم‌صدا در مورد سیاست جدید گرفت.

- The committee reached a unanimous decision on the new policy.

- حمایت آن‌ها از این پروژه، هم‌صدا و قوی بود.

- Their support for the project was unanimous and strong.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد هم‌صدا

ارجاع به لغت هم‌صدا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «هم‌صدا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/هم‌صدا

لغات نزدیک هم‌صدا

پیشنهاد بهبود معانی