آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

هموطن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / hamvatan /

compatriot, countryman, countrywoman, fellow countryman, fellow countrywoman, fellow citizen, paisano

compatriot

countryman

countrywoman

fellow countryman

fellow countrywoman

fellow citizen

paisano

هم‌میهن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

هموطن بودن

to be compatriots

هموطنان عزیز

dear compatriots

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت هموطن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «هموطن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هموطن

لغات نزدیک هموطن

پیشنهاد بهبود معانی