با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

پارازیت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • اختلال امواج رادیویی
  • فونتیک فارسی

    paaraazit
  • اسم
    noise, static, jamming, interference, atmospherics, whistler
    • - معمولاً کشورهای دیکتاتوری روی ایستگاه‌های مخالف پارازیت می‌اندازند.

    • - Usually, dictatorial countries jam unfriendly stations.
    • - نوسان سیگنال پارازیت

    • - modulation of the jamming signal
  • انگل
  • فونتیک فارسی

    paaraazit
  • اسم
    زیست‌شناسی parasite
    • - نمی‌خواهم پارازیت باشم؛ باید خودم پول دربیاورم.

    • - I don't want to be a parasite. I must earn my own money.
    • - این حشرات حامل پارازیتی خطرناک هستند.

    • - These insects carry a dangerous parasite.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد پارازیت

ارجاع به لغت پارازیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پارازیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پارازیت

لغات نزدیک پارازیت

پیشنهاد بهبود معانی