آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

پیش‌ازظهر به انگلیسی

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: پیش‌ از ظهر

معنی و نمونه‌جمله‌ها

قید
فونتیک فارسی / pish az zohr /

forenoon, morning, before noon, A.M.

forenoon

morning

before noon

A.M.

قبل‌از نیمروز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

پیش از ظهر رفت.

He left before noon.

من پیش‌ازظهر بهتر کار می‌کنم.

I work better in the morning.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پیش‌ازظهر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیش‌ازظهر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیش‌ازظهر

لغات نزدیک پیش‌ازظهر

پیشنهاد بهبود معانی