فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

چالش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تلاش، جدال

فونتیک فارسی

chaalesh
اسم

challenge, struggle, defiance, strife

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

مرگ او حزب را با چالش جدیدی مواجه کرد.

His death confronted the party with a new challenge.

چالش بازدارنده

deterring challenge

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چالش

  1. مترادف:
    خرامیدن خرامش نازخرامی
  1. مترادف:
    تکبر غرور
  1. مترادف:
    جولان
  1. مترادف:
    جنگ وجدال زدوخورد کشمکش
  1. مترادف:
    تلاش مبارزه
  1. مترادف:
    مساله موضوع
  1. مترادف:
    مباشرت هماغوشی

ارجاع به لغت چالش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چالش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چالش

لغات نزدیک چالش

پیشنهاد بهبود معانی