آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

کانون به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kaanoon /

center, focus, hub, crossroads, epicenter

center

focus

hub

crossroads

epicenter

مرکز

نیویورک کانون ادبی و هنری آمریکا شد.

New York became the literary and artistic hub of America.

کانون توجه همگان

everybody's center of attraction

اسم
فونتیک فارسی / kaanoon /

focus

focus

نقطه‌ی تمرکز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

هم‌گرایی اشعه در کانون عدسی

the convergence of rays in the focus of the lens

کانون زمین‌لرزه در اعماق زیر شهر قرار داشت.

The earthquake's focus was located deep beneath the city.

اسم
فونتیک فارسی / kaanoon /

club, association

club

association

انجمن، محفل

کانون جوانان

a youth club

کانون محیط‌زیست کارزارهای پاک‌سازی شهر را سازماندهی می‌کند.

The environmental association organizes clean-up campaigns in the city.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کانون

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت کانون

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کانون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کانون

لغات نزدیک کانون

پیشنهاد بهبود معانی