آخرین به‌روزرسانی:

کدخدا به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kadkhodaa /

headman (of a village)

بزرگ ده

کدخدا هم مردی سرزنده و دانا بود.

The Headman too was bright and intelligent.

بعد از تبریک گفتن به آنان، با کدخدای ده مصاحبه کردم.

After congratulations on them, I interview the headman of the village.

اسم
فونتیک فارسی / kadkhodaa /

elder, alderman, chieftain

فرد شایسته و ریش‌سفید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

کدخدا مورد احترام روستاییان بود.

The alderman was respected by the villagers.

می‌خواهم فقط با کدخدایتان صحبت کنم.

I only want to talk with your chieftain.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کدخدا

  1. مترادف:
    دهبان دهخدا دهدار کدیور
    متضاد:
    کدبانو
  1. مترادف:
    پیشکار مباشر
  1. مترادف:
    صاحب‌خانه
  1. مترادف:
    شوهر مرد همسر
  1. مترادف:
    ریش‌سفید
  1. مترادف:
    رئیس متصدی

ارجاع به لغت کدخدا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کدخدا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کدخدا

لغات نزدیک کدخدا

پیشنهاد بهبود معانی