فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مباشر به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

mobaasher

supervisor, overseer, [train.] conductor, foremen

زن

stewardess

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مباشر

  1. مترادف:
    پیشکار سرپرست سررشته‌دار قایم‌مقام کارگزار کدخدا معاون ناظر نایب نماینده وکیل عامل کارپرداز

ارجاع به لغت مباشر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مباشر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مباشر

لغات نزدیک مباشر

پیشنهاد بهبود معانی