ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

نماینده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    na(e/ /o)maayande
  • representative, agent, indicator, [math.] exponent, index
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نماینده

ارجاع به لغت نماینده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نماینده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نماینده

پیشنهاد بهبود معانی