امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

کشیدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

ke(a)shidan
to draw, to drag, to pull, to haul, to carry, to protract, to stretchto extend, to serve(as food), to extract, to express

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
run
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کشیدن

  1. مترادف:
    رسم کردن نقاشی کردن
  1. مترادف:
    امتداددادن کشش
  1. مترادف:
    تحمل کردن متحمل‌شدن
  1. مترادف:
    پیمودن توزین کردن وزن کردن
  1. مترادف:
    دود کردن
  1. مترادف:
    بردن حمل کردن
  1. مترادف:
    آشامیدن نوشیدن

ارجاع به لغت کشیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کشیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کشیدن

لغات نزدیک کشیدن

پیشنهاد بهبود معانی