فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کناری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • در کنار، جنبی
  • فونتیک فارسی

    kenaari
  • اسم صفت
    side, sideway, lateral, littoral, borderline, axillary, axillar, corner, peripheral, parietal, marginal
    • - شاخه‌های کناری درخت

    • - the lateral branches of a tree
    • - در بسیاری از کلیساها راهروهای کناری با یک ردیف طاق از راهروی مرکزی جدا می‌شوند.

    • - In many churches the side aisles are separated from the central aisle by a row of arches.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت کناری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کناری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کناری

لغات نزدیک کناری

پیشنهاد بهبود معانی