آخرین به‌روزرسانی:

گاییدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / gaayidan /

ناپسند to fuck, to bang, to have intercourse with, to screw, to shag, to roger, to ball

کردن، مجامعت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

او از اینکه در حالت مستی او را گاییده بود، پشیمان شد.

He regretted screwing her while he was drunk.

آیا واقعاً در صندلی عقب ماشینش او را گایید؟

Did he really shag her in the back of his car?

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گاییدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گاییدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گاییدن

لغات نزدیک گاییدن

پیشنهاد بهبود معانی