امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گشت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

gasht
walk, excursion, round, tour

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گشت

  1. مترادف:
    تفرج تفریح تماشا سیاحت سیر گردش گشتن هواخوری
  1. مترادف:
    پاسبانی
  1. مترادف:
    تبدیل تغییر
  1. مترادف:
    تفحص جستجو

ارجاع به لغت گشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گشت

لغات نزدیک گشت

پیشنهاد بهبود معانی