با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

گشت و گذار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • گردش
  • فونتیک فارسی

    gashto gozaar
  • اسم
    excursion, outing, expedition, tour, sightseeing
    • - من و خانواده‌ام آخر هفته‌ی گذشته گشت‌گذاری در ساحل داشتیم.

    • - My family and I went on an excursion to the beach last weekend.
    • - روز را با گشت‌وگذار در تبریز گذراندم.

    • - I spent the day sightseeing in Tabriz.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت گشت و گذار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گشت و گذار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گشت و گذار

لغات نزدیک گشت و گذار

پیشنهاد بهبود معانی