با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

گنگ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • لال، صامت
  • فونتیک فارسی

    gong
  • صفت
    mute, silent, dumb, speechless
    • - او گنگ و ناشنوا بود

    • - he was was a deaf-mute
    • - او از زمان تولد گنگ و ناشنوا بود

    • - He's been deaf and dumb since birth
  • مبهم، نامفهوم
  • فونتیک فارسی

    gong
  • صفت
    ambiguous, foggy, vague, equivocal, inarticulate, obscure, blank, inexpressive, opaque, fuzzy
    • - یک جمله‌ی گنگ

    • - a vague sentence
    • - منطق گنگ

    • - fuzzy logic
  • (ریاضی) ناگویا
  • فونتیک فارسی

    gong
  • صفت
    irrational, surd
    • - عدد گنگ

    • - surd number
    • - نماینده‌ی گنگ

    • - irrational exponent
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد گنگ

ارجاع به لغت گنگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گنگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گنگ

لغات نزدیک گنگ

پیشنهاد بهبود معانی