لغات زیست شناسی در انگلیسی
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۴۰۲
تاریخ بهروزرسانی: ۳ مرداد ۱۴۰۳
لغت | معنی |
---|---|
یاختههای آلفا (سلولهای هیپوفیز قدامی که حاوی ذرات اسیدوفیل هستند)، (سلولهای لوزالمعده که گلوکاگون تولید میکنند) | |
تناوب نسلها، وارگی زادگانها | |
ساقه آغوش (مثل برگهای ذرت که دور ساقه پیچیده است) | |
تغییر تدریجی شکل در اثر تکامل، فراریختی | |
آنافاز، فراچهر | |
(در مورد قسمتهای مختلف طبیعت) به هم پیوستن | |
مولد فرزند نر، نر آفرین، نرزا، آندروژن | |
مربوط به دوران پیدایش انسان | |
تضاد بین دو موجود زنده کوچک که بیش از یکی از آنها در محیط باقی نمیماند، تضاد بین یک میکروب و فرآورده میکروب دیگر که باعث از بین رفتن میکروب اولی میشود | |
سلول عرضهکنندهی آنتیژن (antigen-presenting cell) | |
آرچ باکتری، باکتری عمده | |
پروتوپلاسم تخم | |
ستارهزیستشناسی (بخشی از زیستشناسی که وجود گیاه و جاندار را در ستارهها و سیارهها مورد مطالعه قرارمیدهد) | |
رجوع شود به: centrosphere | |
انگل یک میزبانی، تکمیزبانه | |
تولید مثل خودبهخود، ترکیب یا آمیختگی سلولهای همانند یا همنوع با هم | |
تقسیم خودبهخود، انفصال خودبهخود دست یا پا یا عضو حیوان از بدن، خودبری | |
هرگونه سم که توسط خود بدن تولید شده باشد، زهر خودساخته | |
رشد توأم با عدم تقسیم یاخته، تفصیل، بسط، تقویت، افزایش، مبالغه | |
باکتری آزو، ترکیزهی آزو (جنسی از باکتریهای ثابت ساز ازت که در برخی خاکها وجود دارند) | |
باسیل، باسیلوس (باکتریهای میلهایشکل که تولید هاگ میکنند) | |
باکتریایی، میکروبی، وابسته به باکتری | |
قاعدهای، پایهای، بازال | |
باز (از مواد شیمیایی سازندهی DNA و RNA) | |
وابسته به اعماق اقیانوس، دریابن | |
وابسته به اعماق اقیانوس، دریابن | |
دارای دو بخش شلاق مانند، دو تازیانهای، دو تسمهای | |
بیلیروبین (یکی از پیگمانهای زردرنگ صفراوی است که از شکست و تجزیهی طبیعی هموگلوبین حاصل میشود.) | |
دارای دو سلول یا دو محفظه، دواتاقکی (biloculate هم میگویند) | |
(در مورد کالا، فضولات و غیره) زیستتخریبپذیر، زیستفروسایشپذیر، قابل تجزیه، تجزیهپذیر | |
دوپا (جانداری که برای جابهجایی و پیمودن راه روی خشکی از اندامهای پشتی یا دو پای خود استفاده میکند) | |
بلاستما (تودهای از سلولهای تمایز یافته و جنینمانند که بعدا تبدیل به اندامهای گوناگون میشوند)، رویانبافت | |
بلاستوسل (حفرهی درون بلاستولا) | |
رویانپوست (بخشی از سلول ماده یا تخمک بارورشده که تبدیل به بشقاب رویانی میشود)، تندهپوست | |
رویانبخش (هریک از سلولهایی که بلافاصله پس از بارور شدن ovum یا تخمک بهوجود میآید)، بلاستومر، تندهپار |
لغت | معنی |
---|---|
بلاستولا، رویانرده (مرحلهای از رشد رویان که عبارت است از یک رده سلول که تشکیل حفره یا کیسهای را میدهند)، تنداله | |
برگک | |
مویرگ | |
تبدیل به گوشت یا بافت گوشتی کردن یا شدن، گوشتین کردن یا شدن | |
تغییرات قهقرایی در سلول | |
دیوارهی یاخته، دیوارهی سلولی | |
سلولی، یاختهای | |
سانترومر (بخشی از کروموزوم که هنگام میتوز به دوک اتصال مییابد)، میانپار | |
سفالین (نوعی فسفولیپید phospholipid که در یاختهی مغز و اعصاب یافت میشود) | |
شیموسنتز، همنهش شیمیایی، شیمیآمایی | |
ردهشناسی شیمیایی، شیمی آرایهشناسی | |
وجود یاختههای متفاوت (از نظر ژنتیک) در سازواره یا بخش یا اندام | |
کلامیدیا (یک سرده از باکتریهای بیماریزا و گرم منفی است که انگل اجباری درونسلولی هستند.) | |
(رنگدانهی سبزرنگی که در بیشتر گیاهان و خزهها و سیانوباکترها و نورپروردها که کلروپلاست ندارند یافت میشود و وظیفهی آن فتوسنتز است) کلروفیل، سبزینه | |
فامپار، کرمومیر (دانههای کروماتین که در رنگین تن یا کروموزوم بهصورت رده آراسته شدهاند) | |
پروتئین حاوی رنگدانه | |
سیسترون (بخش فعال ژن)، ژن | |
روش ردهبندی جانداران بر حسب شاخه (phylum) و دودمان (بهطور معمول به کمک کامپیوتر) | |
تغییر تدریجی ویژگیها (در گیاه یا جانور) در ناحیهی معینی | |
تولید مثل یا آبستنی غیرجنسی (چه از راه شکفتن و چه از راه تقسیم سلولی)، شبیهسازی | |
دوکسانان (نام جنسی از ترکیزههای ناهوازی و دوک شکل که برخی از گونههای آن مولد بیماری کزاز هستند) | |
همانباشت، همچگانگی | |
گوییزه | |
کمکآنزیم، کوآنزیم، کمکزیما | |
کلاژن (پروتئین تارسان که در استخوان و غضروف و بافتهای پیوندی یافت میشود) | |
همسفرگی، همپروردی | |
رشد با یکدیگر، نمو مشترک، پیوستگی | |
خمیده بهسوی یکدیگر (مثل شاخ برخی جانوران)، همخمیده | |
کورتیزول، هورمون کورتیزول (هورمون استرس) | |
کرآتین (مادهی بلورین C4H9N3O2 که در بافت ماهیچهها یافت میشود) | |
کرآتینین (کرآتین بیآب به فرمول C4H7N3O که در خون و ماهیچهها و پیشاب یافت میشود) | |
کولتیوار، گونهی کشاورزی، موجودات ذرهبینی خاکهای زراعتی، رقم زراعی (نوعی از گیاه که از راه کشتوکار تکوین یافته است) | |
کوتیکول (غشای محافظی که اپیدرم برگ و شاخههای جوان و دیگر اندامهای گیاه که فاقد پوست بیرونی هستند میپوشاند) | |
چرخندگی (گردش مرتب پروتوپلاسم در درون یاخته) | |
یاختهی دختر |
لغات و اصطلاحات مربوط به زیست شناسی
در این پست قصد داریم لغات و اصطلاحات مربوط به زیست شناسی را در اختیار شما قرار دهیم. تمامی این لغات از بانک اطلاعاتی جامع فست دیکشنری جمع آوری شدهاند تا دانشجویان، اساتید و علاقه مندان رشتهی زیست شناسی بتوانند از اینها به راحتی استفاده کنند. یکی از مهمترین مزیتهای این دستهبندی به روز شدن مداوم بانک اطلاعاتی فست دیکشنری است. تیم ویراستاری فست دیکشنری به صورت روزانه در حال فعالیت برای بهبود بانک اطلاعاتی است. لغات و اصطلاحات مربوط به زیست شناسی به صورت کلمه به کلمه بررسی شده و در معانی که مربوط به موضوع است لیبل گذاری شده است.
چگونه لغات جدید انگلیسی را یاد بگیریم؟
برای یادگیری لغات انگلیسی معمولا در مرحلهی اول باید لغات را به دسته بندیهایی از موضوعات مختلف تقسیم کنید. این کار را ما به درخواست شما کاربران انجام دادهایم. شما میتوانید در بین لغات دسته بندی شده موضوع دلخواه خود را از بین موضوعات ارائه شده در وبسایت فست دیکشنری انتخاب کنید و طبق هر دسته بندی پیش بروید و لغات را مرور کنید.
دیکشنری تخصصی زیست شناسی
در جمع آوری این مقاله سعی شده از هر لغت معانی که ارتباطی با زیست شناسی دارد را در دستهی لغات و اصطلاحات زیست شناسی بیاوریم. به طور کلی لغاتی که در این دسته بندی تا امروز جمع آوری شده بیش از پانصد لغت است که به شکل ماهانه در حال افزایش است. در صورتی که لغت یا اصطلاحی مرتبط با زیست شناسی در این دسته بندی وجود نداشت میتوانید در بخش صفحهی همان لغت در قسمت پیشنهاد و بهبود معانی به تیم ویراستاران ما اطلاع دهید.
غیرفعال کردن تبلیغات در اپلیکیشنهای fastdic
بسیاری از کاربران از نمایش تبلیغات در زمان استفاده از اپلیکیشنهای ما شکایت می کنند! توجه داشته باشید که نگهداری وبسایت، اپلیکیشنها و بهبود مستمر دیکشنری برای ما هزینهبر خواهد بود. همچنین قوانین استورهای رسمی مانند گوگل پلی و اپاستور این تبلیغات گاها آزار دهنده را ایجاد میکند. اما شما می توانید این تبلیغات را به راحتی و برای همیشه روی حساب کاربری خود حذف کنید. به لینک زیر مراجعه و تبلیغات را برای همیشه حذف کنید.
بازگشت به وبلاگمطالب دیگر بخش «واژههای دستهبندی شده»:
نظرات
سلام ممنون از فرهنگ لغات خوب شما
لطفا اگه میشه اصطلاحات و لغات مربوط به حسابداری را اضافه کنید
متشکر
سلام لغات تخصصی روانشناسی روهم اضافه بفرمائید.سپاس
سلام اگه میشه لغت نامه مربوط به برق و مهندسی برق را اضافه کنید
👌👏
سلام لطفا لیست لغات بیمه رد هم اضافه کنید ممنون
بسیار عالی اگر مرتب بروزرسانی بشه و تکمیل بشه بسیار ممنون میشدیم.
سلام ممنون از زحمات شما لطفاً اصطلاحات فنی مربوط به صنایع شیمیایی را اضافه کنید. با تشکر و سپاس فراوان
لطفا لغات معماری رو هم اضافه کنید
یک کارخوب وعالی .اختلاف تون ممنون
یک کارخوب وعالی.ازتلاش تون سپاسگزارم
بسیار عالی دست شما درد نکند.
بسیار عالی
بسیار عالی است
لطفآ اصطلاحات فنی هم اضافه کنید
مطالب ارائه شده، و طبقهبندی آنها بسیار هوشمندانه، عالمانه و مفید است. تلاشهای دلسوزانه، علمی و ارزشمند عوامل این برنامه شایسته تقدیر است.
خیلی متشکرم. ارادتمند، مهاجر.
بسیار ممنون و سپاسگزارم بابت دیکشنری خوب و جامع و کامل شما.اگر امکان داشته باشد در زمینه علوم جغرافیایی نیز لغاتی وارد کنید. باسپاس
باسلام و تشکرفراوان از زحمتی کشیده شده. این دسته بندی ها بسیار عالی و مفید است. بخش زیست شناسی و شیمی خیلی خوب کارشده. در صورت ارائه در حوزه های مختلف دیگر هم فرضا مهندسی ، حتما خیلی کاربردی خواهدبود. باارادت
ممنون بابت اضافه کردن این بخش از لغت های اختصاصی درس ها کمک بزرگی بود
موفق باشید 🙏
ممنون از شما بخاطر این فرهنگ لغات بسیار خوب انشالله روز به روز موفق تر به پیش بروید.