با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Food Chain

ˈfud ˌtʃeɪn ˈfuːd ˌtʃeɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    زیست‌شناسی زنجیره‌ی غذایی
    • - The food chain in the ocean starts with phytoplankton and ends with large marine predators like sharks.
    • - زنجیره‌ی غذایی در اقیانوس با فیتوپلانکتون شروع می‌شود و به شکارچیان دریایی بزرگ مانند کوسه ختم می‌شود.
    • - The disruption of the food chain can have serious consequences for the entire ecosystem.
    • - بر هم خوردن زنجیره‌ی غذایی می‌تواند عواقب جدی برای کل اکوسیستم داشته باشد.
    • - The food chain is disrupted when a predator species becomes extinct.
    • - زنجیره‌ی غذایی با منقرض شدن گونه‌ای شکارچی مختل می‌شود.
    • - The food chain begins with plants, which are the primary producers.
    • - زنجیره‌ی غذایی با گیاهان که تولیدکنندگان اولیه هستند، آغاز می‌شود.
  • noun
    سلسله‌مراتب (براساس قدرت یا اهمیت)
    • - In the food chain of a small town, the mayor holds the highest position of power and importance.
    • - در سلسله‌مراتب یک شهر کوچک، شهردار بالاترین مقام قدرت و اهمیت را دارد.
    • - In the corporate world, the CEO is at the top of the food chain, making all the important decisions that affect the entire company.
    • - در دنیای شرکت‌ها، مدیرعامل در رأس سلسله‌مراتب قرار دارد و تمام تصمیمات مهم که بر کل شرکت تأثیر می‌گذارد را می‌گیرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت food chain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «food chain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/food-chain

لغات نزدیک food chain

پیشنهاد بهبود معانی