لینک مطلب کپی شد

۴

به‌روزرسانی ۲۰ تیر ۱۴۰۴

انتشار ۱۶ تیر ۱۴۰۴

فهرست لغات کتاب English Vocabulary in Use: Elementary

یادگیری واژگان، یکی از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین بخش‌های فراگیری زبان انگلیسی به‌شمار می‌آید. بدون داشتن دایره‌ی واژگان کافی، حتی ساده‌ترین مکالمات روزمره یا درک متون ابتدایی نیز می‌تواند به چالشی بزرگ تبدیل ‌شود. ازاین‌رو، منابع آموزشی استاندارد که با هدف آموزش واژگان کاربردی طراحی شده‌اند، نقش تعیین‌کننده‌ای در مسیر یادگیری زبان دارند.

کتاب English Vocabulary in Use: Elementary ازجمله منابع معتبر و پرکاربرد در حوزه‌ی آموزش زبان انگلیسی در سطح مبتدی است که توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شده و در بسیاری از مراکز آموزشی، به‌عنوان یکی از منابع اصلی تدریس واژگان مورد استفاده قرار می‌گیرد. این کتاب با بهره‌گیری از ساختار منظم، تصاویر جذاب و مثال‌های کاربردی، به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا لغات را نه‌تنها به‌صورت منفرد، بلکه در بافت واقعی زبان بیاموزند.

در این مطلب از وبلاگ فست‌دیکشنری، فهرست کامل تمام لغات کتاب English Vocabulary in Use: Elementary برای شما آماده شده است. اگر در ابتدای مسیر یادگیری زبان انگلیسی هستید یا به‌دنبال تقویت پایه‌ی واژگانی خود می‌گردید، این فهرست می‌تواند به‌عنوان راهنمایی جامع و کاربردی در کنار روند مطالعاتی شما قرار گیرد.

با مرور منظم این واژگان و استفاده از آن‌ها در موقعیت‌های مختلف زبانی، علاوه‌بر گسترش دایره‌ی لغات، توانایی شما در درک مطلب، مکالمه و نوشتار نیز به‌طور چشم‌گیری بهبود خواهد یافت. این واژگان، پایه‌ای محکم برای تسلط بر زبان انگلیسی در سطوح بالاتر فراهم می‌کنند و زمینه‌ساز یادگیری عمیق‌تر در حوزه‌های گرامر، تلفظ و کاربردهای زبانی خواهند بود.

در جدول زیر 60 لغت از 1315 لغت واژگان کاربردی سطح مقدماتی قرار گرفته است. برای مشاهده‌ی لیست کامل لغات (تخصصی) کلیک کنید.

مشاهده

لغت
معنی

fish

ماهی، هر جانور آبزی، گوشت ماهی

fog

مه، تیرگی، ابهام

foggy

مانند مه، مه الود، تیره وتار

football

فوتبال

football hooligan

هولیگان فوتبال، طرفدار خشونت‌گرای فوتبال

garlic

سیر

get back

بازگشتن

get married

ازدواج کردن

get off

از مجازات نجات یافتن، تبرئه شدن، (جرم را) تخفیف دادن

get on

ادامه دادن، پیشرفت کردن

لغت
معنی

get up

برخاستن، پاشدن، بلند شدن، ایستادن
از خواب برخاستن، بیدار شدن، بلند شدن از خواب، پا شدن، بیدار کردن

giraffe

زرافه

go by

سپری شدن، گذشتن (زمان)، عبور کردن، رد شدن، گذشتن (شخص و غیره)

go down

غروب کردن

go off

خاموش شدن، برق رفتن

go on

پیش رفتن، ادامه دادن

go up

وارد دانشگاه شدن

goat

بز

good luck

موفق باشی، کامروا باشی، پیروز باشی

green

سبز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات (۴)