آخرین به‌روزرسانی:

امتحان دادن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / emtehaan daadan /

to take an examination, to participate a test, to take a test

شرکت در آزمون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

او تصمیم گرفت هفته‌ی آینده امتحان دهد.

She decided to take an examination next week.

او مشتاق امتحان دادن برای اثبات مهارت‌های خود بود.

He was eager to participate a test to prove his skills.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت امتحان دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «امتحان دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/امتحان دادن

لغات نزدیک امتحان دادن

پیشنهاد بهبود معانی