به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بادنجان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • (گیاه‌شناسی) میوه‌ی گیاه یکساله از تیره‌ی بادنجانیان، بادمجان
  • فونتیک فارسی

    baadenjaan
  • اسم
    غذا و آشپزی گیاه‌شناسی eggplant, aubergine, brinjal
    • - بادنجانی

    • - eggplant-colored, solanaceous
    • - بادنجان دور قاب چین

    • - subservient, crawler, flatterer, sycophant, officious, obsequious
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت بادنجان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بادنجان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بادنجان

لغات نزدیک بادنجان

پیشنهاد بهبود معانی