raised, ventricular, set in relief, protuberant, standing out, prominent, embossed, convex
نام او به طور برجسته روی کیف نگاشته شده بود.
His name was embossed on the briefcase.
لبهی برجسته
raised rim
outstanding, eminent, prominent, par excellence, notable, surpassing, distinguished, noteworthy, extraordinary
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پزشک برجسته
an eminent physician
این هنرمند از چند نظر برجسته است.
This artist is outstanding from many respects.
تعداد زیادی از اشخاص برجسته در جلسه شرکت کردند.
Many notables participated in the meeting.
کلمهی «برجسته» در زبان انگلیسی به prominent یا outstanding ترجمه میشود؛ بسته به بافت جمله، گاهی از واژههایی مانند notable، distinguished یا remarkable نیز استفاده میشود.
«برجسته» صفتی است برای توصیف چیزی یا کسی که بهطور محسوس از دیگران متمایز و قابل توجه است. این تمایز میتواند در زمینههای مختلفی باشد: فردی برجسته ممکن است در دانش، هنر، اخلاق، رهبری یا حتی زیبایی از دیگران برتر باشد. ویژگی برجستهبودن به معنای درخشش در میان جمع، جلب نگاهها و داشتن اثری ماندگار است.
گاه این واژه به کسی اطلاق میشود که به موفقیتهای بزرگی دست یافته، یا تأثیر عمیقی بر حوزهای خاص گذاشته است. مثلاً یک نویسندهی برجسته کسی است که آثارش الهامبخش نسلها بودهاند، یا یک دانشمند برجسته کسی است که کشفیاتش مسیر علم را تغییر داده است.
از سوی دیگر، «برجسته» میتواند به چیزهای غیرانسانی نیز نسبت داده شود. مثلاً میتوان از ویژگیهای برجستهی یک اثر هنری، یک بنای تاریخی یا حتی یک ویژگی اخلاقی سخن گفت. در این موارد، منظور ما ویژگیهایی است که آن پدیده را از نمونههای مشابهش متمایز و ممتاز میسازند. یک ویژگی برجسته، چیزی است که در نگاه اول به چشم میآید یا در ذهن ماندگار میشود؛ مثل رنگ خاص یک تابلو، یا شیوهی منحصربهفرد روایت در یک فیلم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «برجسته» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برجسته