امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

چشمگیر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

گیرا، بااهمیت

فونتیک فارسی

cheshmgir
صفت
observable, noticeable, visible, effective, noted, eminent, marked, notable, salient, showy, explicit, noteworthy, arresting, conspicuous, pronounced, eye-catching, signal, prominent, remarkable, striking, blatant, rousing, splashy, egregious, sporty, glaring

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- ترقی چشمگیر در صادرات

- a noticeable boost in the exports

- شجاعت چشمگیر

- conspicuous bravery
پوشاک dressy
عامیانه hot, some, splashy, sporty
مجازی shining, salient
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چشمگیر

  1. مترادف:
    صفت
  1. مترادف:
    تماشایی
  1. مترادف:
    قابل ملاحظه شایان‌توجه زیاد فراوان
  1. مترادف:
    مهم باارزش
  1. مترادف:
    پرجلوه

ارجاع به لغت چشمگیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چشمگیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چشمگیر

لغات نزدیک چشمگیر

پیشنهاد بهبود معانی