فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ممتاز به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عالی، برگزیده

فونتیک فارسی

momtaaz
صفت

distinguished, excellent, superior, imperial, first-class, sterling, pre-eminent, outstanding, cordon bleu, premium, preeminent, superfine, thoroughbred, exquisite, prime, high-quality, eminent, classy, grand

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

جایگاه ممتاز فردوسی در میان شعرای ایران

Ferdowsi's preeminent position among Iranian poets

او در همه‌چیز ممتاز است.

He is first-class in every thing.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ممتاز

  1. مترادف:
    برگزیده زبده منتخب نخبه
  1. مترادف:
    سرآمد برجسته
  1. مترادف:
    متمایز چشمگیر مشخص
  1. مترادف:
    عالی برتر خوب
  1. مترادف:
    اعلا
  1. مترادف:
    نفیس مرغوب
  1. مترادف:
    متشخص مشهور مهم
  1. مترادف:
    شاخص

ارجاع به لغت ممتاز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ممتاز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ممتاز

لغات نزدیک ممتاز

پیشنهاد بهبود معانی