زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

بزرگتر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / bozorgtar /

elder, older, eider, guardian, rama, bigger, major, out-

elder

older

eider

guardian

rama

bigger

major

out-

گنده‌تر، گسترده‌تر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

خواهر بزرگتر خود را از ته دل دوست داشت.

She adored her older sister.

بدیهی است که کل از هریک از اجزای خود بزرگتر است.

It is axiomatic that the whole is bigger than each of its parts.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

خروس‌های بزرگتر ظالمانه جوجه را نوک زدند.

The chicken was cruelly picked by the bigger roosters.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بزرگتر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بزرگتر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بزرگتر

لغات نزدیک بزرگتر

پیشنهاد بهبود معانی