آخرین به‌روزرسانی:

بهتر کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / behtar kardan /

to improve, to make better, to ameliorate, to amend

خوبتر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

شرکت کوشید که وجهه‌ی عمومی خود را بهتر کند.

The company tried to improve its public image.

او به‌تدریج نمراتش را در طول ترم بهتر کرد.

She steadily improved her grades throughout the semester.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بهتر کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بهتر کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بهتر کردن

لغات نزدیک بهتر کردن

پیشنهاد بهبود معانی